استراتژی کایزن

kaizen

استراتژی کایزن چیست 

استراتژی کایزن یک روش مدیریتی است که بر افزایش بهره وری و کاهش هدررفت در فرآیندهای تولید و خدمات تمرکز دارد.

این استراتژی بر اصول مداومت و بهبود مستمر تمرکز دارد و بر این اصول استوار است

که همه کارکنان در سازمان باید بهبود مستمر را به عنوان یک پروسه مدیریتی تحت پوشش قرار دهند.

 

به این ترتیب،

استراتژی کایزن به کارکنان اجازه می‌دهد تا بهبودهای کوچک و مداوم را در فرآیندهای کاری خود اعمال کنند

و از این طریق به بهبود بهره وری و کیفیت خدمات و محصولات دست یابند.

 

استراتژی کایزن یک روش است که به کارکنان کمک می‌کند تا بهبودهای مداوم در فرآیندها و فعالیت‌های سازمانی اعمال کنند.

برای پیاده‌سازی این استراتژی، باید به اصول حذف (Muda)، تلفیق (Muri) و تنظیم (Mura) توجه کرد.

به این معنا که باید فعالیت‌های بی‌ارزش را حذف کرد، فعالیت‌های تکراری را تلفیق کرد و فعالیت‌های مورد نیاز برای بهبود محصولات و خدمات را اضافه کرد.

این اقدامات به کمک کارکنان می‌آید تا بهبودهای مستمر را در کارهایشان اعمال کنند و به بهبود عملکرد کلی سازمان دست یابند.

 

مودا (Muda) چیست؟

هر فعالیتی که برای سازمان ایجاد هزینه می کند اما برای مشتری نهایی ارزشی تولید نمی کند.

سازمان برای حفظ بقای خود باید تا جایی که می تواند از انجام فعالیت های غیر ارزش اور پرهیز کند.

 

 آقاي تايي چي اوهنو معاون توليد شركت تويوتا موتورز كه بعدها به نظريه پرداز نظريه تفكر ناب تبديل شد، مودا را به 7 دسته زير تقسيم بندي مي كند:

1- موداي توليد بيش از نياز بازار

2- موداي انتظار و تاخير

3- موداي حمل و نقل

4- موداي حركت هاي اضافي

 5- موداي انبارش

6- موداي ايراد در فرآيند

7- موداي توليد ضايعات و دوباره كاري

 

Muri چیست ؟

Muri به معنای “تحمیل غیرمنطقی” یا “افزایش غیرمنطقی” است. این اصل به معنای انجام کارهایی با استفاده از منابع بیش از حد یا تلاش بیش از حد است.

به عبارت دیگر، وقتی کارکنان با تحمیل زیادی از فشار یا تلاش مواجه می‌شوند، این امر می‌تواند به کاهش بهره‌وری و افزایش خطاها منجر شود.

برای اجتناب از Muri، سعی می‌شود تا وظایف و فعالیت‌ها به گونه‌ای طراحی شوند که کارکنان به طور منطقی و بدون ایجاد فشار غیرضروری بتوانند آن‌ها را انجام دهند.

به عنوان مثال، تخصیص وظایف بیش از حد به یک فرد، موجب افزایش Muri خواهد شد و می‌تواند به کاهش بهره‌وری و رضایت کارکنان منجر شود.

 

برای روشن شدن بهتر به مواردی از زندگی روزمره اشاره میکنم تا مفهوم Muri را بهتر درک کنید .

به عنوان مثال:

  1. تخصیص وظایف بیش از حد به یک کارمند: وقتی یک کارمند به عنوان مثال چندین وظیفه و مسئولیت بیش از حدی به عهده دارد، این می‌تواند منجر به تحمیل غیرمنطقی از فشار و تلاش شود که به کاهش بهره‌وری و افزایش خطاها منجر می‌شود.
  2. تنظیم برنامه‌های کاری بدون در نظر گرفتن ظرفیت و توانایی‌های فرد: وقتی یک فرد برنامه‌های کاری بیش از حدی دارد که با توانایی‌ها و ظرفیتش سازگار نیست، این می‌تواند منجر به افزایش غیرمنطقی فشار و تلاش شود.
  3. تحمیل غیرمنطقی از وظایف در محیط خانوادگی: به عنوان مثال، انتظار از یک شخص برای انجام همه کارهای خانه‌ای، مراقبت از کودکان و مدیریت کارهای دیگر بدون در نظر گرفتن ظرفیت و توانایی‌هایش می‌تواند به تحمیل غیرمنطقی از فشار و تلاش منجر شود.

این موارد نشان دهنده این است که Muri در هر زمینه‌ای که تلاش و فشار غیرمنطقی به افراد وارد شود، می‌تواند به کاهش بهره‌وری، افزایش خطاها و ایجاد استرس و ناراحتی منجر شود.

 

استراتژی کایزن تنها به بهبود مستمر و کاهش ضایعات محدود نمی‌شود،
بلکه بر فرهنگ سازمانی و تعاملات بین اعضای تیم نیز تأکید دارد. برای اینکه کایزن به‌خوبی اجرا شود،
نیاز به یک محیط کاری مثبت و باز دارد که در آن کارکنان احساس امنیت کنند و بتوانند ایده‌ها و نظرات خود را بدون ترس از انتقاد ارائه دهند.
این فرهنگ همکاری و اشتراک‌گذاری اطلاعات می‌تواند به توسعه خلاقیت و نوآوری در فرآیندها و محصولات سازمان کمک کند و کارکنان را تشویق به مشارکت فعال در بهبودها نماید.
 
علاوه بر این، استراتژی کایزن به اهمیت آموزش و توانمندسازی کارکنان توجه دارد.
یک سازمان موفق باید به صورت مداوم از ابزارهای آموزشی و توسعه مهارت‌ها استفاده کند تا کارکنان بتوانند در اجرای تغییرات و بهبودهای مستمر مشارکت فعال داشته باشند.
این رویکرد نه‌تنها منجر به افزایش کارایی و کاهش هدررفت می‌شود، بلکه به ارتقاء روحیه و رضایت شغلی کارکنان نیز کمک می‌کند.
به نوعی می‌توان گفت که هر تغییر کوچکی که در فرایندها اتفاق می‌افتد، باید بر اساس آموزش‌های صحیح و مستمر شکل گیرد.
 
سازمان‌ها باید از شاخص‌های عملکردی (KPIs) برای اندازه‌گیری تأثیرات تغییرات و بهبودها استفاده کنند
و دوره‌ای نتایج را بررسی کنند تا ضرورت ادامه یا اصلاح اقدامات مشخص شود. این ارزیابی‌های مستمر به سازمان‌ها کمک می‌کند
تا نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی کرده و به بهبود فرآیندها ادامه دهند.
 
علاوه بر این، جمع‌آوری بازخورد از کارکنان نیز یکی از مؤلفه‌های اساسی در این زمینه است.
نظرات و پیشنهادات کارکنان درباره فرآیندها و تغییرات می‌تواند به شناسایی فرصت‌های بهبود و جلوگیری از مشکلات جدید کمک کند.
با ایجاد مکانیزم‌های مناسب برای جمع‌آوری و تحلیل این بازخوردها، سازمان می‌تواند به طور موثری به نیازها و چالش‌های کارکنان پاسخ دهد و همچنین میزان رضایت و مشارکت آنان را افزایش دهد.
 
به طور کلی، موفقیت در پیاده‌سازی استراتژی کایزن به یک فرهنگ سازمانی متمرکز بر بهبود مستمر، همکاری و تبادل نظر، و ارزیابی منظم عملکردها بستگی دارد.
با رعایت این اصول، سازمان‌ها می‌توانند به حداکثر بهره‌وری و بهبود روزافزون در فرآیندها و خدمات خود دست یابند،
و در نهایت به موفقیت‌های پایدار و قابل توجهی دست پیدا کنند.
 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *